فارسی : درس دهم نام نیکو
فارسی : درس دهم نام نیکو
فارسی : درس سوم رازی و ساخت بیمارستان
فارسی : درس سوم رازی و ساخت بیمارستان
فارسی : اجزای جمله
فارسی : اجزای جمله
انواع جمله(تعریف اسم – فعل – صفت – ضمیر- مفعول – نهادو….)با نمونه سوال
جمله از نظر محتوا و پیام چهار نوع است:
ا– جمله ی خبری: جمله ای است که خبری را می رساند. مثال: احمد به مدرسه رفت.
۲- جمله ی پرسشی: جمله ای است که سؤالی را می پرسد. مثال: احمد کجا رفت؟
۳- جمله ی امری: جمله ای است که انجام عملی را می خواهد. مثال:کتابتان را باز کنید.
۴- جمله ی عاطفی: جمله ای است که یکی از عواطف واحساسات انسانی مثل تعجّب، تأسف،
خوشنودی، آرزو، دعا،خشم، نفرت و تحسین را بیان می کند. مثال:
– چه هوای خوبی!
– افسوس که زمان به سرعت می گذرد!
– دشت هایی چه فراخ!
– کاش امسال به مسافرت برویم!
– سپاس باد یزدان توانا و توانا را!
– آفرین بر تو!
نکته ی مهم: همانطور که در مثال های بالا مشاهده کردید در پایان جملات خبری و امری
علامت نقطه((.)) ودرپایان جملات پرسشی علامت سؤال ((؟)) ودرپایان جملات عاطفی علامت تعجّب
((!)) می گذاریم.
اجزای جمله:
هر جمله از دوقسمت نهاد و گزاره تشکیل می شود.
نهاد: قسمتی از جمله است که درباره ی آن خبری داده می شود.
گزاره: گزارش یا خبری است که درباره ی نهاد داده می شود.
نکته ی مهم: نهاد یا گزاره ممکن است شامل یک کلمه یا چندین کلمه باشد.
نحوه ی تشخیص نهاد و گزاره در جمله: برای تشخیص نهاد در جمله می توان از جمله ی سؤالی
چه کسی؟ یا چه چیزی؟ استفاده کرد پس از تشخیص نهاد بقیّه ی جمله گزاره محسوب می شود.
مثال۱:علی به مدرسه رفت. نهاد:علی گزاره:به مدرسه رفت
مثال۲: انقلاب اسلامی ایران، یک حادثه ی بزرگ تاریخ است.
نهاد:انقلاب اسلامی ایران گزاره:یک حادثه ی بزرگ تاریخ است
مثال۳:ما باید تاریخ گذشته و امروز خود را بشناسیم.
نهاد: ما گزاره:باید تاریخ گذشته و امروز خود را بشناسیم
اجزای گزاره: گزاره از اجزایی تشکیل می شود که مهم ترین جزء آن فعل است که معمولاً در پایان جمله
قرار می گیرد از اجزای دیگری که در قسمت گزاره قرار می گیرد می توان به مسند، مفعول، متمّم و…
اشاره کرد.
فعل: فعل کلمه ای است که انجام عملی یا داشتن یا پذیرفتن حالتی را در زمان معیّن بیان می کند.
ویژگی های فعل:با توجّه به تعریف فوق می توان برای هر فعلی چند ویژگی را در نظر گرفت:
۱- انجام عملی یا داشتن یا پذیرفتن حالتی
مثال:
علی به مدرسه رفت.( عمل رفتن)
انقلاب اسلامی ایران، یک حادثه ی بزرگ تاریخ است.
(فعل” است” داشتن حالتی را به نهاد نسبت می دهد)
هوا سرد شد. (فعل”شد” پذیرفتن حالتی را به نهاد نسبت می دهد)
۲-زمان (ماضی، مضارع، آینده)
۳-شخص (اوّل شخص، دوم شخص، سوم شخص)
۴- شمار (مفرد یا جمع)
فارسی : ترکیب وصفی و اضافی
ترکیب وصفی و اضافی
ترکیب اضافی:هر گاه دواسم بایک دیگر همراه شوند ترکیب اضافی به وجود می آیدمانن:کتاب فارسی -گل یاس
در ترکیب اضافی به اسم اول مضاف می گویندو به اسم دوم مضاف الیه می گویند.
ترکیب وصفی:هر گاه یک اسم با یک صفت همراه شودترکیب وصفی به وجود می آید.
درترکیب وصفی به اسم اول موصوف وبه صفت موصوف الیه می گویند.مانند:گل زیبا
نکته ی مهم:برای تشخیص ترکیب اضافی ووصفی بهترین وسریع ترینروش این است که به آخر ترکیب(تر یاترین)اضافه کنیم اگر ترکیب معنادارشد وصفی است واگربی معنی شد اضافی است
راه های تشخیص صفت از مضاف الیه:
1. اگر میان موصوف و صفت «ی» - که نشانه ی یکی بودن است- بیاوریم، ساختمان موصوف و صفت معنای خود را از دست نمی دهد:
توپِ بزرگ
توپی بزرگ
امّا اگر میان مضاف و مضاف الیه «ی» بیاوریم چیزی بی معنی به دست می آید:
توپِ مجید
توپی مجید
2. اگر از میان موصوف و صفت، کسره را برداریم و «است» یا یک فعل ربطی دیگر به آخر آنها بیفزاییم جمله ای معنی دار به دست می آید که در آن موصوف به نهاد و صفت به مسند تبدیل می شود.
توپِ بزرگ
توپ، بزرگ است.
امّا اگر درباره ی مضاف و مضاف الیه این کار را بکنیم جمله ای بی معنی به دست می آید:
توپِ مجید
توپ، مجید است؟!
الف) بعد از ترکیب ها علامت صفت تفضیلی « تر » میگذاریم ، اگر معنی داشت صفت و موصوف است ، ولی اگر معنی نداشت مضاف و مضافٌ اله است . مثال:
دیوار بلند -------- دیوار بلند تر : صفت و موصوف
دانشمند بزرگ -----دانشمند بزرگ تر : صفت و موصوف
کشور ایران ------- کشور ایران تر ( معنی ندارد ) مضاف و مضافٌ الیه
ب) بعد از کلمه ی اول علامت ویرگول می گذاریم و بعد از کلمه ی دوم فعل « است » قرار می دهیم .اگر معنی نداشته باشد مضاف و مضافٌ الیه است. با کلمه ی « این » در ابتدای جمله . مثال :
گل زیبا ------------- این گل، زیبا است . : صفت و موصوف
کتاب سبز ----------- این کتاب ، سبز است : صفت و موصوف
پایه ی میز --------- این پایه ، میز است ( معنی ندارد) مضاف و مضافٌ الیه
موصوف و صفت و مضاف و مضاف الیه
اول برای تشخیص صفت اگر به کلمه ای تر و یا ترین اضافه کنیم و کلمه به دست آمده معنی دار شد آن کلمه صفت است . معمولاً صفت را نمی توان جمع بست .( به آن ها یا ان اضافه کرد ).
برای تشخیص موصوف و صفت از مضاف و مضاف الیه می توان به ترکیب یکی از موارد زیر را اضافه نمود در صورتی که ترکیب به دست آمده معنی دار شد موصوف و صفت و اگر بی معنی بود مضاف و مضاف الیه است
1- به آخر ترکیب « تر » اضافه کنیم . 2 - به آخر ترکیب « است » اضافه کنیم .
3– بین دو کلمه « ای » اضافه کنیم . 4 – دو یا سه مورد بالا را با هم اضافه کنیم
مثال : کلاس پنجم کلاس پنجم تر کلاسی پنجم است که هیچ کدام از ترکیبها معنی دار نیست پس مضاف و مضاف الیه است .
دانش آموز زرنگ دانش آموز زرنگ تر دانش آموزی زرنگ که هر دو معنی دار است پس موصوف و صفت است
علوم : اطلاعاتی راجع به انواع ریشه
علوم : اطلاعاتی راجع به انواع ریشه ها
انواع ریشه:
انواع ریشه:
ریشه ها، از روی شکل ظاهری شان،به دو گروه تقسیم می شوند:
1- ریشه های راست
2- ریشه های افشان
گیاهان دارای ریشه ی راست:
- ریشه های این گیاهان، به درون زمین نفوذ می کنند تا به آب برسند.
- این گیاهان دارای برگ های پهن هستند.
- رگبرگ ها در گیاهانی که دارای ریشه ی راست می باشند، موازی نیستند.
- دانه های این گیاهان، دو قسمتی است، مانند لوبیا و نخود.
گیاهان دارای ریشه ی افشان:
- ریشه های این گیاهان،در زیر سطح خاک پخش می شوند.
- رگبرگ های این گیاهان،موازی هستند.
- دانه های آن ها، یک قسمتی است. مانند: ذرت، برنج خرما و گندم.
کاکتوس ها هم،ریشه های افشان دارند که در زیر سطح زمین به طور وسیع پخش می شوند. تا آب باران را جذب کنند.
حالا می توانیم بگوییم که ریشه های راست، برای گرفتن آب از قسمت های عمیق و ریشه های افشان برای گرفتن آب از سطح زمین مناسب هستند.
1- ریشه های راست : اغلب گیاهان دولپه ای ، ریشه های مستقیم ایجاد می کنندکه به عمق زمین می روند که به اینگونه ریشه ها ، ریشه های راست می گویند.مثل اسفناج،تاج خروس،گل سرخ.
2- ریشه های ذخیره ای : این ریشه ها ذخیره ای از مواد غذایی اند که برای استفاده گیاه ساخته می شوند،این نوع گیاهان معمولاً دو ساله اند و اندوخته غذایی را معمولاً در سال دوم به مصرف اندامهای تولید مثل گل ، دانه و میوه می رسانند.مانند: چغندر،هویج،ترب،شلغم و تربچه.
3- ریشه های افشان : در قشر سطحی خاک گسترش می یابند و شبکه وسیعی را جهت جذب آب و مواد محلول در آن ایجاد می کند . مانند: تک لپه ای ها بخصوص گندمیان.در تک لپه ای ها پس از رشد ساقه چه و رسیدن به سطح خاک از محل گره های ساقه درداخل خاک ریشه های نابجا تولیدشده و ریشه اصلی از بین می رود، سپس ریشه های نابجا به شکل ریشه های افشان توسعه می یابند. ریشه های افشان از لحاظ ضخامت یکسانند و تفاوتی بین ریشه اصلی و فرعی آنها نیست.
ریشه ها به انواع مختلف دیگر نیز یافت میشوند که گاهی فعالیت دیگری نیز دارند، برخی از گیاهان ریشه های هوایی ایجاد می کنند که ظاهراً در جذب رطوبت هوا مؤثرند.مثل: انجیر معابد و ثعلب وذرت.
در ذرت ریشه های هوایی سبب استحکام گیاه شده ونقش جذب آب ومواد را نیز برعهده دارند.
در ثعلب ریشه های هوایی کلروفیل دارد و فتوسنتز میکند.
خصوصیات تشریحی ریشه:
ساختمان نخستین ریشه:بسیاری از ریشه ها در نوک خود کلاهک ریشه دارند ،بر خی گیاهان به کلی فاقد کلاهک میباشند،عمل کلاهک دقیقاً مشخص نیست ولی بسیاری از متخصصان دو عمل مهم را به کلاهک نسبت داده اند:
1- حفاظت از بخش مریستم نوک که درست در نوک ریشه و زیر کلاهک قرار دارد.
2- هدایت زمین گرایی مثبت ریشه را بر عهده دارد که اگر کلاهک قطع شود ریشه سرگردان می شود.
ریشه های دارای مریستم انتهایی یا نوک است که مسئول رشد ساختمان نخستین ریشه می باشد.مریستم نوک در رأس ریشه و درست زیر کلاهک قرار گرفته است این سلولهای مریستمی بخشهای ریشه را می سازند. این سلولها بتدریج که از ناحیه مریستم فاصله می گیرند به بافتهای مختلف متمایز می شوند.
گیاهان دارای چه قسمتهایی هستند؟
1- ریشه 2 - ساقه 3 - برگ
هرگیاه ریشه ، ساقه و برگ دارد. هنگامی که دانه رشد می کند ، یک قسمت رو به بالا رشد می کند که جوانه نام دارد و قسمت دیگر که رو به پایین رشد می کند ریشه نامیده می شود.
ریشه: ریشه گیاه را محکم در خاک نگه می دارد و کار اصلی ریشه جذب آب و مواد لازم برای غذاسازی گیاه دربرگ است.
مهم ترین انواع ریشه: 1 - ریشه ی راست 2 - ریشه ی افشان
ریشه ی راست :یک ریشه ی اصلی کلفت و چندین ریشه ی نازک وجود دارد. مانند ریشه ی هویج ، کاهو و ...
ریشه ی راست به عمق خاک فرو می رود و از منابع عمقی آب استفاده می کند. در بیابان ها و جاهای کم آب که در عمق زمین آب دارند، ریشه ی راست مناسب تر است.این ریشه دوام بیش تری دارد. این ریشه عمر بیش تری دارد. ریشه ی راست برای جلوگیری از بین رفتن خاک مفید است. گیاهانی که برگ های پهن دارند دارای ریشه ی راست می باشند و هم چنین دانه ی این گیاهان دو قسمتی است.
ریشه ی افشان :همه ی ریشه ها هم قطر هستند. در ریشه های افشان تعداد زیادی ریشه ی کوچک از اطراف ریشه ی بزرگ رشد می کند و در خاک پخش می شوند. مانند ریشه ی گندم ،جو ، برنج، ...
آب را از سطح خاک جذب می کند. در جاهایی که باران کم می بارد ، ریشه ی افشان بعضی از گیاهان مانند: کاکتوس ، در زیر سطح خاک پخش شده و آب باران های کمیاب را ، سریع جذب می کند. ریشه های افشان عمل جذب را در قسمت سطحی خاک انجام می دهند. ریشه ی گیاهانی که برگ های دراز و باریک دراند افشان است.
وهم چنین دانه این گیاهان یک قسمتی است.
نکته:
در هویج و تربچه و چغندر ، ریشه ی اصلی در نتیجه ی ذخیره کردن مواد غذایی بزرگ و برجسته می شود که انسان برای غذا از این ریشه ها استفاده می کند.
ریشه های جدید مرتب از نقطه ی بالای نوک ریشه ی اصلی می رویند.
در جاهای کویری ریشه ی بعضی از گیاهان برای رسیدن به آب ، درون زمین حرکت می کنند.
علوم : اطلاعاتی راجع به تار کشنده
علوم : اطلاعاتی راجع به تار کشنده
تارهای کشنده در حقیقت یک سلول دراز شده اپیدرم ریشه است. فایده این دراز شدن زیاد شدن وسیع سطح جذب آب به وسیله ریشه است.در حقیقت تار کشنده یک نوع سلول تمایز یافته اپیدرمی ریشه است. در حالی که در برگ و ساقه سلول های تمایز یافته سلول های نگهبان روزنه و کرک ها هستند.
تارهای کشنده در ریشه یک گیاه تازه روئیده
تارهای کشنده در ریشه یک گیاه تازه روئیده
تارهای کشنده روی ریشه
عکس میکروسکوپی از تار کشنده
عکس میکروسکوپی دیگر از تار کشنده با بزرگنمایی بیشتر
تار های کشنده در برش عرضی ریشه
علوم : اطلاعاتی درباره آوند

آوندها یکی از ساختارهای گیاهان هستند که همانند عروق بدن ما، به گردش مواد در گیاه کمک می کنند.
انواع آوند:
آوند ها را به دو دسته تقسیم می کنیم:
- آوند چوبی
- آوند آبکش
این دو نوع آوند در کنار یکدیگر یک دسته آوندی را می سازند که در برگ ها به صورت رگبرگ دیده می شود.
آوند های چوبی و آبکش در ساقه و ریشه یا به صورت یکی در میان اند یعنی یک آوند چوبی در کنار یک آوند آبکش قرار گرفته است یا شبیه ستاره اند یعنی آوند های چوبی یک نمای ستاره مانند را ایجاد کرده و آوند های آبکش در اطراف آن قرار می گیرند.
آوند چوبی چیست؟
آوند چوبی از سلول های مرده ای حاوی لیگنین تشکیل شده است که به شکل یک لوله باریک و بلند درآمده و از ریشه تا نوک برگ ها گسترده شده اند.
این نوع از آوند ها در استحکام گیاه و انتقال آب و مواد معدنی از ریشه نقش دارند. به محتویات آوند های چوبی، شیره خام می گوییم.
مسیر انتقال شیره خام در آوند های چوبی همواره یک طرفه از ریشه تا برگ است و تحت تاثیر عوامل زیر می تواند بر نیروی جاذبه غلبه کرده و به برگ برسد:
- دگرچسبی
دگرچسبی به معنای کشش و چسبندگی ای است که میان مولکول های آب و لیگنین موجود در ساختار آوند چوبی ایجاد می شود. این نیروی چسبندگی از گسستگی ستون آب در آوند جلوگیری می کند.
- فشار ریشه ای
فشار ریشه ای نیرویی است که در اثر اختلاف در غلظت مواد در ریشه و خاک ایجاد می شود.
زمانی که غلظت مواد معدنی در سلول های ریشه بیش از خاک باشد، طبق قانون انتشار، جریانی ایجاد می شود که می تواند به حرکت شیره خام در آوند چوبی کمک کند.
- کشش تعریقی
همان طور که می دانیم، در گیاهان دو نوع روزنه هوایی و آبی وجود دارد.
روزنه هوایی گازهای اکسیژن و دی اکسید کربن را بین گیاه و محیط تبادل می کند و روزنه های آبی، آب اضافه گیاه را خارج می سازند.
زمانی که یک مولکول آب از روزنه آبی خارج می شود، به علت وجود پیوند های هیدروژنی بین مولکول ها، با خروج یکی دیگری نیز به دنبال آن کشیده می شود. این مکش، نیرویی درون آوند های چوبی ایجاد می کند که کشش تعریقی نامیده می شود و به حرکت شیره خام کمک می کند.
آوند آبکشی چیست؟
آوند آبکشی از چندین سلول حاوی صفحات آبکشی تشکیل شده است و محصولات فرآیند فتوسنتز مثل قند ساکارز را در خود جای می دهد. به محتویات آوندهای آبکشی، شیره پرورده می گوییم.
شیره پرورده توسط آوند های آبکش از برگ ها به محل های مصرف و ذخیره سازی منتقل می شود.
تفاوت آوند چوبی و آبکش:
- آوند چوبی از سلول مرده ساخته شده ولی در ساختار آوند آبکش چندین توالی سلول حاوی صفحات غربالی قرار گرفته اند.
- آوند چوبی شیره خام را منتقل می کند اما آوند آبکش حاوی شیره پرورده است.
- مسیر حرکت شیره در آوند چوبی یک طرفه از ریشه به برگ است اما در آوند آبکش جهت های مختلفی دارد.
- تعداد و قطر آوند چوبی بیش از آوند آبکش است.
فارسی : مفعول
فارسی : مفعول
همان گونه که گفتیم جمله از دو قسمت اصلی نهاد وگزاره تشکیل می شود اکنون اجزای اصلی ،که جمله رابه وجود می آورند، بررسی می کنیم .
اجزای اصلی جمله :
(نهاد ،مفعول ، متمم ، مسند، فعل ) اجزای اصلی جمله هستند .
در بحث قبل گفتیم نهاد کسی یا چیزی است که در مورد آن خبری می دهیم.
مفعول : مفعول گروه اسمی است که پس از آن نشانه" را" بیایید یا بتوانیم این نشانه را به آن بیفزاییم .
توجه :هرگاه بخواهیم مفعول را در جمله بیابییم ،از فعل جمله سوال می شود"چه کس را "یا "چه چیزی را "جوابی را که همراه با را بیایید، مفعول می گوییم .
مثال : علی کتابها را آورد .
نهاد: " علی " مفعول :"کتابها را " فعل:" آورد "
"چه چیزی را" آورد ؟ "کتابها را" مفعول
متمم: گروه اسمی است که پس از حرف اضافه بایید و معنای جمله بدون آن ناتمام است.
برخی از حروف اضافه عبارتند از : " به ،از،با،برای، در،تا ،چون،درباره ی و ...
مثال : رزمندگان اسلام با دشمن جنگیدند .
نهاد :رزمندگان اسلام متمم: با دشمن "با حرف اضافه " فعل : جنگیدند .
علوم : آشنایی با ساختمان برگ
علوم : آشنایی با ساختمان برگ
ریاضی : میانگین
ریاضی : میانگین