حضور مشاور عزیز (سرکار خانم فریدونی) در جمع کلاس پنجمی ها
حضور مشاور عزیز (سرکار خانم فریدونی) در جمع کلاس پنجمی ها
آموزش خانواده فضای مجازی و نوجوانان (سرکارخانم انصاری :کارشناس ارشد روانشناسی)
آموزش خانواده فضای مجازی و نوجوانان (سرکارخانم انصاری :کارشناس ارشد روانشناسی)
آموزش خانواده با حضور سرکار خانم بنیادی کارشناس ارشد روانشناسی
آموزش خانواده با حضور سرکار خانم بنیادی کارشناس ارشد روانشناسی
پرخاشگری نوجوانان و چگونگی برخورد والدین با نوجوانان
پرخاشگری نوجوانان و چگونگی برخورد والدین با نوجوانان
پرخاشگری در نوجوانان در واقع تجربه ای است که بیشتر والدین با آن مواجه می شوند. اغلب این نوع پرخاشگری در نوجوانان نگرانی هایی برای والدین به دنبال دارد. در حقیقت نوجوانان درآستانه بلوغ پرخاشگر شده و ممکن است مانند دوران کودکی حرف گوش کن نباشند و با گوشهگیری، ناسازگاریها و بعضیرفتارهای عجیب و غریبشان، موجب نگرانی والدین می شوند و حتی از برقراری یک ارتباط کلامی ساده هم با شما عاجز می شوند.
زمانی که نوجوانان شروع به ابراز استقلال و جستجوی هویت خود می کنند ،تغییرات رفتاری را تجربه می کنند که ممکن است برای والدین عجیب و غریب و پیش بینی ناپذیر به نظر برسد. کودک فرمانبردار شما که تا پیش از این نمی توانست از شما جدا شود، اکنون تا چندین متری شما دیده نمی شود ودر واکنش به هر حرف شما حاضر جوابی میکند.
این موارد متاسفانه رفتارهای طبیعی یک نوجوان هستند.اما یک نوجوان پرخاشگر مشکلات رفتاری، هیجانی و یادگیری فراتر از یک نوجوان عادی نشان می دهد.او ممکن است به طور مکرر رفتارهای پرخطر مثل پرخاشگری ، فرار از مدرسه، سوء مصرف مواد یا الکل ، روابط جنسی ، آسیب به خود، دزدی یا دیگر رفتارهای بزهکارانه را بروز دهد.هم چنین ممکن است است نشانه هایی از مشکلات سلامت روان مثل افسردگی، اضطراب یا اختلالات خوردن را داشته باشد.
از آنجایی که هر رفتار منفی که بارها و بارها تکرار می شود، می تواند نشانه ای از یک مشکل زیربنایی باشد، بسیار اهمیت دارد که والدین بدانند چه رفتارهایی در طول دوران نوجوانی طبیعی و چه رفتارهایی غیرطبیعی است. همه نوجوانان نیاز به دوست داشته شدن دارند. نوجوانان افرادی با شخصیت ها و علائق منحصر به فرد هستند. آگاهی از رشد نوجوان می تواند به شما کمک کند راه هایی برای حفظ ارتباط با فرزندتان و غلبه بر مشکلات این دوره پیدا کنید.

علت پرخاشگری در نوجوانان چیست؟
خشم یکی از هیجانات انسان است که در تمام طول عمر ممکن است با آن سروکار داشته باشیم و در لحظههایی از زندگی آن را احساس کنیم اما در یک دوره از زندگی انسان، خشم بیشتر از هر دوره دیگری بروز میکند و آن دوره نوجوانی است که بسیاری از روانشناسان از آن به نام دوره بحرانی زندگی نام میبرند و به باور آنها دوره نوجوانی دوره سرکشی و طغیان است. در مورد علت افزایش پرخاشگری در نوجوانان میتوان به تعاملی از موارد زیر اشاره کرد:
- فعالیت هورمونهای جنسی در دوره نوجوانی
- رفتار پرخاشگرانه قبلی
- قربانی آزار فیزیکی یا جنسی بودن
- قرار گرفتن در معرض خشونت در خانه یا جامعه
- فاکتورهای ژنتیکی
- خشونت در رسانه
- استفاده از الکل یا مواد مخدر
- حضور سلاح گرم در خانه
- آسیب مغزی در اثر ضربه
- تجاوز به حقوق نوجوان و نادیده گرفتن مالکیت او
- آزارهای کلامی و الفاظ توهینآمیز به نوجوان
- تنبیه و حمله فیزیکی به نوجوان
- بازداشتن نوجوان از انجام علایقش
- تحتفشار گذاشتن نوجوان و اصرار به انجام کاری که تمایل ندارد
- شیوه برخورد نامناسب والدین با نوجوانان و استفاده از امر و نهی به آنان
برخود صحیح با نوجوان پرخاشگر
با وجودی که ممکن است والدگری یک نوجوان پرخاشگر کاری غیرممکن به نظر برسد، گام هایی وجود دارد که شما می توانید با استفاده از آنها فضای خانه را آرام تر و به فرزندتان کمک کنید تا مرحله انتقال به جوانی را با موفقیت سپری کند.دیگر زمان آن رسیده که مهارتهای فرزند پروری تان را کمی سبک سنگین کنید و با روشهای متفاوتی با فرزندتان برخورد کنید. برای اینکه بتوانید به فرزندانتان نزدیک شوید، یک شرط لازم و مهم وجود دارد و آن هم آشنایی با دنیایی است که آنها درفضایش زندگی میکنند.
آگاهی نسبی بچهها و به خصوص نوجوانان ازوضعیت زندگی درنقاط دیگر جهان، خیلی وقتها به اختلافاتشان با پدر و مادرها دامن میزند و توقعات ویژهای ایجاد میکند که به دلیل موانع اقتصادی، فرهنگی یا شرعی قابل دستیابی نیستند،در زمان مناسب واقعیت را به او بشناسانید.
پیغامی که ما به نوجوانمان میدهیم این است که او تنها زمانی خوب است که کارهای بد نکند. مثلاً لباسها و موهای خود را همانگونه که ما میپسندیم بیاراید و تنها با دوستانی که ما میشناسیم و تایید میکنیم ارتباط داشته باشد و همیشه در حال درس خواندن و یا ورزش باشد. زیرا میترسیم از دوستانش قرص و سیگار بگیرد و معتاد شود.
متخصصان میگویند انتظارات منفی شما میتواند او را به همان رفتاری که از آن میترسید سوق دهد. تحقیقات نشان داده نوجوانانی که والدینشان از درگیر شدن آنها در رفتار پر خطروحشت داشتهاند، تا یک سال بعد از بررسی بیشتر از بقیه درگیر همان رفتار پر خطر شده بودند. بنابر این به جای اینکه مدام فرزندتان را از کارهای بد بترسانید، بر علایق و سرگرمیهای مورد علاقهاش تاکید کنید حتی اگر آنها را درک نمیکنید.
پیش رفتن با مد برای نوجوانان بسیار مهم است. این به معنی پوشیدن لباسهایی است که جلب توجه کنند یا حتی میتواند با رنگ کردن مو نیز همراه باشد. از انتقاد شدید نوجوان در این موارد بپرهیزید و نصیحتهای خود را برای مسایل مهمتر نگه دارید. مقایسه مداوم فرزندان آن هم ازکودکی با بچههای فامیل، دوستان و حتی همبازیهای مهد کودکشان باعث میشود که آنها درنوجوانی با توجه به سرخوردگی ناشی ازمقایسه و رقابت دائم، بیش ازحد معمول حساس و خشمگین باشند.
اگر نوجوانتان عاشق رایانه و تلفن همراه است و دوست دارد با آنها ور برود با او همراه شوید تا هم شما از او چیزهای تازه در این باره یاد بگیرید و هم بتوانید ارتباطات او با دیگران را از این طریق نظارت کنید. اگر او به فوتبال یا ورزش دیگری علاقه دارد میتوانید دراین ورزش با او همراه شوید حتی اگر همراهی شما تماشای یک مسابقه با یکدیگر باشد.
سختگیری بیش از حد میکنید یا او را کاملا آزاد گذاشته اید لازم است بین آزادی دادن به فرزندتان و پیروی او از شما تعادلی وجود داشته باشد. پس قوانین واضح و روشنی برای آنها مشخص کنید و ارزشهای خانوادگی و دینی خود را با کلمات و رفتار خود به نوجوانتان بگویید. تغییرات زیاد در خلق وخوی، شخصیت، کم شدن نمرات مدرسه، غمگینی دراز مدت، اضطراب نیز بسیار مهم است. هر گونه حرفی در مورد خود کشی را جدی بگیرید. در زمان خشم نوجوان او را نصیحت نکنید.
قهر کردن با نوجوان نیز یکی از مواردی است که تاثیر مثبتی بر روابط شما با فرزندتان ندارد و در نوجوان احساس طردشدگی به وجود میآورد.
اگر نوجوان شما زیاد پرخاشگری میکند در ابتدا روابط خانوادگی و شرایطی که نوجوان در آن شرایط پرخاشگری میکند را بررسی کنید. شاید نیاز باشد روابط خود با فرزندتان را اصلاح کنید.
مشکلات نوجوانان با والدین
“وقتی نوجوان بودم، افتخار میکردم که با والدینم دیده شود!”
مشکلات نوجوانان با والدین: چرا والدین اینطور دیوانهوار عمل میکنند؟
تصور کنید که یک توله سگ به عنوان هدیه تولد دریافت میکنید. به او خیلی اهمیت میدهید. تمام مدت حواستان به اوست. وقتی نمیتوانید پیدایش کنید سراسیمه میشوید. شما مدام نگران این توپ کرکی کوچک هستید و چیزهایی از این دست میگویید.
کجا بودی؟
کجا میروی؟
مواظب باشد!
آن کار را نکن!
شما عاشق او هستید! نگران هستید که چه میخورد. وقتی مریض میشود نگران میشوید. سعی میکنید چیزهایی که نمیخواهد یادبگیرد به او بیاموزید!
در این حال، توله سگ فکر میکند، “من با یک دیوانه کنترل طرف هستم!” توجه کردهاید که والدینتان با شما همان رفتاری را دارند که شما ممکن است با توله سگ داشته باشید؟
آنها مدام میگویند…
“کجا بودی؟”
“کجا میروی؟”
“مراقب باش!”
“آن کار را نکن!”
آنها وقتی نمیتوانند شما را پیدا کنند هول میکنند. نگران هستند که چه میخورید. وقتی بیمار میشوید نگران میشوند. میخواهند از شما محافظت کنند. سعی میکنند به شما چیزهایی را بیاموزند – که مایل نیستید یاد بگیرید.
در این حال شما فکر میکنید، من با دو دیوانه کنترل طرف هستم! والدین ممکن است آزاردهنده باشند. اما این معمولا به خاطر این است که خیلی به شما اهمیت میدهند. گاهی این کمک میکند یادآوری کنیم که آنها چون به شما اهمیت میدهند اینطور دیوانه وار عمل میکنند.
اولین جلسه دیدار با اولیا
اولین جلسه دیدار با اولیا
نقش ارتباط سالم در رشد اخلاقی و موفقیت تحصیلی دانش آموزان (1)
نقش ارتباط سالم در رشد اخلاقی و موفقیت تحصیلی دانش آموزان (1)
در جامعه انسانی، ارتباطات می تواند نقش مهمی در زندگی داشته باشدبرتری زبان لغات سروده ها و خط ها و غیره بر ما روشن است . گذشته از این، ما احساسات خود را می توانیم با حالات چهره، دست ها و غیره بیان کنیم . پس از طریق ارتباطات است که یک فرد خود را به دیگران می شناساند. یک فرد کرولال می تواند با استفاده از علائم و اشارات ارتباط برقرار نماید . هدف ارتباطات انتقال یا تبادل ایده ها و افکار می باشد . ارتباطات یک بخش مهم از فرایند آموزشی را تشکیل می دهد . وقتی که هدف از یادگیری تغییر در آگاهی، گرایش و رفتار می باشد نشانگر این است که نتیجه ارتباطات نیز به تغییر در آن ها منجر می گردد .
در جریان ارتباط های آموزشی عامل مهم را می توان کلید و عامل اصلی کنترل و هدایت رفتار دانش آموزان و نیروی مؤثر در برقراری ارتباط و سودمندی آن در کلاس درس دانست .عشق در دوران نوجوانی (2)
در ادامه بحث عشق و روابط ناپایدار دختر و پسر در دوره نوجوانی در این جلسه به روش های برخورد با مسئله می پردازیم. ابتدا باید عرض کنم عشق پاک و خالصانه بین دو انسان بالغ قابل احترام و حتی وسیله ای برای تکامل معنوی و رسیدن به خداست. در افسانه های کهن سرزمین ما عشق لیلی و مجنون یا شیرین و فرهاد و غیره هیچ وقت از نوع ناپایدار مورد بحث ما نبوده است (و خدای نا کرده دوستان بحث بنده رو به عنوان دشمنی با عشق تلقی نکنند بلکه بنده روش های برخورد خودم با مشکل مراجعانم را که برای رهایی خود و خانواده شان از معضلات عشق احساسی و زود گذر نوجوانی مراجعه می کنند بازگو می کنم). متاسفانه در جامعه ما تحقیق در این زمینه ها محدود است و بنده فقط می توانم حدس بزنم که کمتر از 5 درصد عشق های نوجوانان منجر به ازدواج و تشکیل خانواده در جوانی و بزرگسالی می شود. با توجه به سه نمونه ذکر شده در مطلب قبلی تنها چیزی که از این جریان عاید دختر یا پسر نوجوان می شود افت تحصیلی، افسردگی، تغییر مسیر زندگی خود و حتی گاهی خانواده می باشد که می توان با تدابیر مناسب نوجوانان را در گذر سالم از این مرحله بحرانی یاری نمود. شرایط برخورد با مسئله 1- اگر این رابطه با آگاهی خانواده طرفین و متناسب بودن سایر شرایط و شناخت کافی و اطمینان صد درصد طرفین و خانواده از ازدواج در آینده، صورت گرفته نیاز به برخورد ندارد. 2- اگر این رابطه بدون هدفی خاص و اتفاقی و پر کردن اوقات فراغت و همرنگ شدن با سایرین و از روی هوس و میل جنسی و انگیزه های زود گذر شکل گرفته، نتیجه آن قابل پیش بینی است باید روشی برای ترک آن تدارک دیده شود. 3- باید توجه داشت میل و علاقه و روابط دختر و پسر امروزی نوجوانان به صورت یک مشکل رفتاری و عادت نامطلوب در می آید که برای رفع آن باید برنامه ترک عادت تنظیم گردیده و با نظارت یک فرد آگاه به مورد اجرا در آید. (با توجه به اینکه در اکثر موارد مشکل دو طرفه می باشد طرف دیگر حاضر به کنار آمدن با مسئله نمی باشد و چه بسا مشکلات جدی پیش آید) 4- قبل از شروع به کار باید موضوعات انگیزه ترک مسئله، اعتماد به نفس و اراده کافی نوجوان برای مقابله با مشکل حل و فصل و تقویت گردد.
مرحله اول: ابتدا صادقانه به این سؤالات در مورد خودتان پاسخ دهید: 1- من خودم در کنترل افکار و رفتار خودم در سن ........... تا چه حدی توانایی دارم؟ 2- اعتماد به نفس من در چه حدی است؟ (توضیح دهید) 3- آیا سرنوشت و آینده من دست خودم هست یا دیگران؟ (توضیح دهید) 4- من برای حل مشکل خودم به حمایت های ....................... نیاز دارم. 5- اراده من برای تصمیم گیری و اجرای تصمیمات خودم ..................... است. 6- من می توانم - نمی توانم با برنامه ریزی اشتباهات و عقب افتادگی های گذشته ام را جبران نمایم. 7- به نظر من عشق میان دو نفر نتیجه یک اتفاق و تصادف ساده است - نیست ، که اگر این اتفاق در موقعیت زمانی و مکانی دیگری اتفاق می افتاد، الآن عاشق کس دیگری بودم. 8- به نظر من عشق میان دو نفر نتیجه سر نوشت است - نیست.
9- به نظر من عشق میان دو نفر اولین و آخرین تصمیم است - نیست. 10- ضرب المثل قدیمی (ماهی را هروقت از آب بگیری تازه است ) را قبول دارم - ندارم. 11- این جمله "بزرگترین عشق رسیدن به کمال و همان خداوند است و عشق دنیوی ابزار آن می باشد" را قبول دارم - ندارم. 12- با این جمله "انسان بعد از عقد و ازدواج هم می تواند عاشق همسر و فرزند خود باشد یعنی بعد از ازدواج هم عشق شکل می گیرد" موافقم - مخالفم. مرحله دوم: پاسخ های خود به سوالات فوق را با یک مشاور یا فرد آگاه در جریان گذاشته و سعی کنید به طور منطقی و دلایل موجه به پاسخ های مثبت برسید. اگر پاسخ هایتان بعد از راهنمایی و مشاوره هنوز منفی می باشد به نتیجه ای نخواهید رسید و اگر پاسخ هایتان تا آخر کار با دلیل و منطق مثبت باقی بماند مطمئن باشید در ترک عشق ناخواسته توفیق خواهید یافت. مرحله سوم: هرگاه به پاسخ های مثبت سوالات فوق رسیدید کار شما تازه شروع شده است. 1- سعی کنید سرگرمی جدیدی برای پر کردن جای خالی طرف در فکر و ذهن خود تدارک ببینید. 2- تمامی مسیر ها به سمت طرف مقابل را مسدود نموده یا تغییر دهید. 3- دلایل منطقی خود جهت ترک رابطه را به طرف با احترام ذکر کرده و به تدریج رابطه را قطع کنید. 4- مواظب باشید از چاله رها شده و به چاه نیفتید یعنی جای خالی یک رابطه عشقی را با شروع دیگر (به این فکر که این بار مشکلی پیش نمی آید) پر نکنید. 5- ترک این رابطه نیاز به مراقبت بالینی دارد. از یک بزرگتر کمک بگیرید تا به اعمال و رفتارتان کنترل داشته باشد یا چند روز یک بار به یک مشاور گزارش عملکرد بدهید (مانند اکثر مراجعان بنده) و بازخورد و راهنمایی لازم را دریافت نمایید. 6- زود دلسرد و مایوس نشوید. با داشتن صبر و تحمل و تداوم برنامه به نتیجه مطلوب خواهید رسید و بتدریج در سایر زمینه های زندگی رشد قابل ملاحظه ای خواهید داشت. 7- این کار با توجه به شدت روابط در عرض سه هفته تا سه ماه نتیجه خواهد داد به شرط این که تداوم برنامه حفظ و مراقبت بالینی به همراه داشته باشد. عشق در دوران نوجوانی (1)
1. پسر نوجوان...... ساله هستم. از دوسال پیش به دختری علاقه مند شدم که کمی پایین تر از کوچه ما زندگی می کنند. پدر ایشان فوت کرده و مادرش کارمند می باشد. از لحاظ مالی و سطح اجتماعی خانواده ای پایین تر از ما هستند. نظر پدر و مادرم در این مورد کاملاً منفی است و با این که می دانم طرف قبلاً با چند نفر رابطه داشته اما باز هم به شدت دوستش دارم و می خواهم بلاخره با او ازدواج کنم. در طی این دو سال همیشه فکرم مشغول این موضوع بوده و از لحاظ درسی نیز شدیداً افت داشته ام تا حدی که حاضرم درس را ترک کرده و شغلی پیدا کنم تا بتوانم با او ازدواج نمایم. با توجه به این که از خدمت سربازی هم معاف می باشم. بر سر دو راهی سختی قرار دارم، نه می توانم آرزوی والدینم را در مورد دانشگاه و شغل خوب بر آورده سازم و نه شغل و امکانات (حتی اجازه از والدین) دارم که بتوانم ازدواج کنم .............
2. پسر نوجوان....... ساله و از حدود چهار سال پیش به دختر همسایه علاقه مند شدم. به خاطر مشکلات روحی و خانوادگی ای که داشتم، پدر و مادرم رضایت دادند به این کار بپردازم تا مشکلاتم فراموش شود اما متاسفانه بعد از چهار سال مشکلاتم صد چندان گردید...... روابطمان خیلی نزدیک بود؛ به طوری که به راحتی با هم به مهمانی می رفتیم، وقتی والدین طرف جایی می رفتند از من می خواستند به منزلشان بروم تا دخترشان تنها نماند........... به تدریج مشکلات روحی ام فراموش شد چون همه فکرم متوجه او بود و به خاطر زرنگی و نفوذی (به خاطر ناپختگی بنده) که بر من داشت حتی موجب شده بود وضع درسی ام خوب شود، حاضر بودم برایش و به خاطرش هر کاری بکنم. به خاطر این که وضع مالی ما خوب بود علاوه بر این که در هر موقعیتی برایش کادوی گران قیمت می خریدم هزینه سایر ریخت و پاش هایش نیز با من بود که البته همه این فداکاری هایم در برابر یک لبخند ساده او بسیار نا چیز بود. اما پدرم با ازدواج دائم مان به شدت مخالف بود و به این موضوع تنها به صورت یک مسکن برای درمان مشکلات روحی من می نگریست........... تا اینکه روزی به صورتی کاملاً اتفاقی عکس او را در گوشی یک جوان ناشناس دیدم که می گفت به تازگی با این دختر دوست شده ام........ وقتی موضوع برایم ثابت شد به کلی داغون شدم و زندگی خود و خانواده ام را به هم ریختم به حدی که به حال اغماء افتاده و چند روزی در بیمارستان بستری گردیدم؛ با این همه که می دانم به بازی گرفته شده ام اما به علت علاقه شدید به آن دختر حاضرم گذشته را فراموش کرده و با او ازدواج کنم. اگر چه او حالا مرا نمی خواهد و مطمئنم این کار غیر ممکن است. در بن بست سختی قرار دارم ...... کسی مرا درک نمی کند......... 3. پسر نوجوان ........... ساله هستم. از یک سال پیش به دختری علاقه مند شدم که دوستم معرفی کرد. چون خودش دوست دختر داشت گفت بهتره تو هم با یکی سرگرم باشی اما در حال حاضر این علاقه شب و روز فکرم را به خود مشغول داشته است. ارتباط ما بیش تر از طریق چت بوده و گاهی هم من به ایشان زنگ می زنم و بعضی مواقع نیز از طریق دوستم برایم پیام می فرستد. وقتی به مطالعه می پردازم پس از چند لحظه قیافه او و حرف هایش و صفا و صمیمیتش افکارم را از درس و مشق پرواز می دهد و در رویای شیرین ازدواج و آینده غوطه ور می سازد و زمانی به خود می آیم که دیگر زمان مطالعه تمام و موقع خواب شبانه فرا رسیده است. ........ به طوری که وضع درسی ام در عرض این یک سال بشدت افت کرده...... با برادر بزرگم در این مورد مشورت کرده ام ایشان می گوید این وضعیت گذراست و وقتی بزرگ شدی مطمئناً هر کدام دنبال زندگی خودتان خواهید رفت. اما من فکر نمی کنم هرگز بتوانم او را فراموش کنم. از طرف دیگر می بینم در حال حاضر با این وضعیت حواس پرتی سرنوشت تحصیل و آینده شغلی ام خراب می شود. اگر وضع به همین صورت ادامه یابد نخواهم توانست به رشته دانشگاهی و شغل مورد علاقه ام دست یابم؛ مانده ام چه کار کنم .........
با توجه به چند مورد فوق باید قبول کنیم که محبت، عشق و دوستی های این چنینی دوره نوجوانی صرف نظر از درستی یا نادرستی، پختگی یا ناپختگی، واقعی یا غیر واقعی بودن آن، تاثیر شگرفی بر سلامت روانی خانواده ها و فرزندان و سرنوشت آینده هر دو طرف دختر یا پسر بر جای می گذارد که تاثیرات سوء ناشی از آن با توجه به قرار گرفتن نوجوانان در سنین و شرایط بسیار حساس زندگی برخی مواقع جبران ناپذیر خواهد بود. در ادامه بهتر است نگاه مختصری به معنی و مفهوم و انواع سبک های عشق و دلبستگی داشته باشیم. معنی و مفهوم عشق ارائه ی تعریف دقیق از عشق کار چندان ساده ای نیست و هر کس با توجه به درجات تجارب خود از روابط و دلبستگی با دیگران می تواند تعریفی شخصی از آن ارائه نماید. افراد در بیان مفهوم عشق از محبت و صمیمیت ساده تا علاقه ی شدید و تا حد ایثار و فدا کاری در برابر معشوق را عنوان می کنند. بعضی روابط عاشقانه در محبت و صمیمیت خلاصه می شود، برخی علاوه بر صمیمیت توام با غریزه ی جنسی و شهوت نیز می باشد و در بعضی روابط علاوه بر صمیمیت و شهوت نوعی تعهد و احساس وظیفه و مسئولیت در روابط عاشقانه نیز به چشم می خورد. آنچه مسلم است روابط اجتماعی سالم دختر و پسر مورد نظر ما هیچ یک از عناصر صمیمیت، شهوت و تعهد را در بر ندارد چرا که منظور ما تنها تعامل ساده ی اجتماعی دو انسان از دو جنس مختلف بدون هیچ نوع دلبستگی و عشق می باشد. انواع و سبک های عشق و دلبستگی وجود یا عدم وجود سه عنصر صمیمیت، شهوت و تعهد ماهیت روابط صمیمانه و سبک و درجه ی روابط عاشقانه ی بین دو انسان را به شرح زیر مشخص می کند: 1. علاقه مندی: که در آن فقط صمیمیت وجود دارد و با شهوت و تعهد همراه نیست. 2. دلباختگی: همان عاشق شدن در اولین نگاه است. در دلباختگی شهوت وجود دارد ولی این رابطه آن قدر عمیق نمی باشد که در آن تعهد و صمیمیت ایجاد شود. 3. عشق تهی: تعهد بدون صمیمیت و شهوت است. مانند زن و مردی که با هم سازگار نبوده و بنا به عللی حاضر به طلاق هم نیستند و یا نسبت به فرزندان احساس تعهد می کنند. 4. عشق خیالی (رمانتیک): ترکیبی از شهوت و صمیمیت و رابطه ی عمیق بدون تعهد است. 5. عشق ابلهانه (هالیودی): یعنی عشق دیوانه وار شامل تعهد و شهوت بدون شناخت واقعی از یکدیگر. 6. عشق رفاقتی (افلاطونی): صمیمیت و محبت بدون شهوت. این عشق رابطه ی دوستانه ی طولانی مدت است بدون میل جنسی. 7. عشق کامل: رابطه ای ایده آل شامل صمیمیت، شهوت و تعهد. مهارت مدیریت زمان
مهارت مدیریت زمان


